English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (8724 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
double flanged butt joint U اتصال لب به لب- لبه دوبل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
double delta connection U اتصال مثلث دوبل
double earth fault U اتصال زمین دوبل
double u butt joint U اتصال لب به لب یو دوبل
polyphase earth U اتصال زمین دوبل
Other Matches
double squirrel cage motor U موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
male connector U ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
layers U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP U پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
connector U وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibre U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contact U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings U سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector U اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
duple U دوبل
linkages U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivels U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivelled U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar U بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
double integral U انتگرال دوبل
double u butt weld U جوش لب به لب یو دوبل
double acting fuse U فیوز دوبل
double amplitude U دامنه دوبل
double belt U تسمه دوبل
double bottoms U ناو کف دوبل
fours U مسابقه دوبل
double diode U دیود دوبل
double entry bookkeeping U حسابداری دوبل
double seam U درز دوبل
double frequency U فرکانس دوبل
double refraction U شکست دوبل
double knot U گره دوبل
double refraction U انکسار دوبل
double vee guide U راهنمای وی دوبل
dual capacitor U خازن دوبل
push and pull lever U اهرم دوبل
doubles U بازی دوبل
double U بازی دوبل
twin conductor U هادی دوبل
doubled U بازی دوبل
doubled up U بازی دوبل
twin lever U اهرم دوبل
double check U کیش دوبل
dual tire U لاستیک دوبل
double-checks U کیش دوبل
double-checked U کیش دوبل
double-checking U کیش دوبل
double-check U کیش دوبل
double bank radial engine U موتور ستارهای دوبل
double accumulator switch U کلید انباره دوبل
double dribble U خطای دوبل در بسکتبال
indenture U دوبل کردن قرارداد
double i butt weld U جوش درزی ای دوبل
double flanged seam U درز- لبه دوبل
double tandem engine U موتور سری دوبل
double three spindle machine U دستگاه سه هرزگردی دوبل
double rotor motor U موتور با رتور دوبل
duplex fixed bed miller U دستگاه فرز دوبل
double knee U لوله زانویی دوبل
dual crank U میل لنگ دوبل
double entry U سیستم دفترداری دوبل
double integration method U روش انتگرال دوبل
double track railway bridge U پل راه اهن باسکوی دوبل
double two high rolling mill U دستگاه نورد مضاعف دوبل
double thrust bearing U یاطاقان با فشار محوری دوبل
double angle milling cutter U دستگاه فرز زاویه دوبل
double keyway broach U مته دستی با جا خار دوبل
double helical gear U چرخ دندانه مارپیچی دوبل
double thrust ball bearing U بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double multiple disc clutch U کلاج چند صفحه- دوبل
double four spindle machine U دستگاه چهار هرزگردی دوبل
RJ connector U نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
terminals U محل اتصال پیچ اتصال
terminal U محل اتصال پیچ اتصال
slip road U سینه کش اتصال فراز اتصال
leads U قطب اتصال سیم اتصال
lead U قطب اتصال سیم اتصال
ramps U سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp U سینه کش اتصال فراز اتصال
adjustable double endwrench آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
double squirrel cage U موتور با رتور قفس سنجابی دوبل
double frame hobbing machine U دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
double accentric press U پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
duplex operation U کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
double base diode U دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
up and back U بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
service line U خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
credits U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
crediting U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credited U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credit U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
alley U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleys U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
duodide U دیود مضاعف دیود دوبل
two cell accumulator U اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
fusions U اتصال
networks U اتصال
attaches U اتصال
tie down U اتصال
coitus U اتصال
attach U اتصال
attaching U اتصال
network U اتصال
tie line U خط اتصال
fusion U اتصال
joint U اتصال
hitch U اتصال
hitched U اتصال
hitches U اتصال
cutter link U اتصال
hitching U اتصال
unions U اتصال
v joint U اتصال "وی "
union U اتصال
bonding U اتصال
seam U خط اتصال
seams U خط اتصال
scarf U اتصال
scarfs U اتصال
conjunctions U اتصال
binding U اتصال
bindings U اتصال
abjoint U بی اتصال
abutment U اتصال
butt joint U اتصال لب به لب
butt joint riveting U اتصال لب به لب
jump joint U اتصال لب به لب
clutch dog U فک اتصال
colligation U اتصال
concatenate U اتصال
conjuncture U اتصال
connect node U کد اتصال
connection line U خط اتصال
connectivity U اتصال
conjunction U اتصال
nexus U اتصال
bounding U اتصال
symphysis U اتصال
coupling U اتصال
juncture U اتصال
single u butt joint U اتصال لب به لب "یو"
lead wire U خط اتصال
law of continvity U اتصال
lap joint U اتصال لب به لب
continuity U اتصال
fitting U اتصال
interconnetion U اتصال
interconnection U اتصال
inosculation U اتصال
suspension U اتصال
suspensions U اتصال
connector U اتصال
link U اتصال
single u butt weld U اتصال لب به لب "یو"
wiring U اتصال
contacts U اتصال
contact U اتصال
incorporation U اتصال
connexions U اتصال
junction U اتصال
connection U اتصال
junctions U اتصال
contacting U اتصال
contacted U اتصال
knuckle joint U اتصال زانویی
lap joint U اتصال پوششی
circuit U اتصال الکتریکی
connecting U اتصال دهنده
lap joint U اتصال نیمانیم
lead wire U سیم اتصال
ground U اتصال به زمین
circuits U اتصال الکتریکی
short-circuit U اتصال کوتاه
lap joint U اتصال رویهم
short-circuits U اتصال کوتاه
junction potential U پتانسیل اتصال
internal connection U اتصال داخلی
automatic drop U اتصال خودکار
balanced circuit U اتصال سیمتریک
ball joint U توپی اتصال
interconnection scheme U نقشه ی اتصال
interconnection of diagram U نمودار اتصال
becket U حلقه اتصال
interconnection U اتصال میانی
binding post U پیچ اتصال
binding screw U پیچ اتصال
jack box U جعبه اتصال
Recent search history Forum search
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com